و هنگامی که عشق آفریده شد، زیباترین جاذبه اش سهم چشمانی شد که برق نگاهش از آن دلبری های کسی است که نیمه دیگرت را در آسمان چشمانش خواهی یافت.

و دوست داشتنش عطری است که بر دل و جان ات آغشته میشود و نامش بر صفحه دلت حک میشود.

به گفته رئوس انسان ابتدا با چهار دست وپا ودو سر آفریده شد، سپس خداوند او را به دو نیم کرد، و هر کس نیمه ای بیش نشد.از آن پس است که هر کس به دنبال نیمه گم شده خود میگردد، تا او را پیدا کند و کامل شود.

حیاتی دوباره میشود آنگاه که الفبای عشق در چشمان کسی شکوفا کند، و پلک که میزند جان به لب می رساند.

چیستی وچگونگی که در الفبای جان هیچ کلمه ای ماندنت یافت نمیشود. هر چه را جفت و جور میکنم همتایت نیست

❤❤❤

عشق در نگاهت طغیان میکند

اما هراس دارم از اینکه این تلاطم،

طوفان به پا کند

و

ساحل قلبم را بشکافد.

❤❤❤

 

دقیق یادم نیست چه شد که آشنا شدیم وبه هم اعتماد کردیم.شاید چشمانت جسارت اعتماد را به من بخشیدعشق با نقش های عمیقش در نگاهت موج میزد ومن پایان این محبت را نمی دیدماعلام حضورت کافی بود برای زندگیدوست جان کلماتت برایم، عطر وبوی وجود دستان گرمت بر روی انگشت های قندیل بسته من را تداعی میکنید،یادت هست؟؟!

آیا این کافی نیست تا بگویم عاشق شده ام؟؟؟؟؟!

 

 

چشمانت سودای عشق است و کلبه معشوق

عشق ,جان ,میشود ,نیمه ,های ,  ,است که ,عشق در ,از آن ,کند و ,در نگاهت

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

اسراییل و شناخت فرهنگ صهیونیسم ترجمه رسمی پس از تو : ) طراحی سایت، سئو، تبلیغات در گوگل روزنگارهای نامیرا سفر با مریم شرکت ایده نخست فرداد عاملیت فروش ورق های هایگلاس ایشیک ترک عقاید یک فرد بیخیال شورا دانش آموزی رهبر